دیوارهای برج مرکزی هفت‌تپه را به تریبون کارگران بدل کردیم!

🔻دو روز پیش خبر خودکشی یکی از کارگران نی‌بُر هفت‌تپه (علی نقدی) در حالی به گوش رسید که کمی آن‌سوتر بازنشستگان هفت‌تپه روزهاست که در اعتراض به بالاکشیدن پاداش عمرشان جلوی کارخانه تجمع می‌کنند. این روزها با کارگران معترض هفت‌تپه که هم‌سخن ‌شوی، تو گویی امیدی به دریافت مطالبات‌شان ندارند. خودکشی علی نقدی آهی از سر همین ناامیدی بود. انگار نه انگار همین چند ماه پیش بود که موج اعتصاب متحدانۀ کارگران، مدیران هفت‌تپه را به غلط‌کردن انداخت.

نمی‌توان پرونده‌سازی، بازداشت سخنگویان، ارعاب و تهدید و فشار و ارسال گشت نیروی انتظامی در محوطۀ کارخانه را طی چند هفتۀ اخیر، در عقب‌زدنِ اعتماد به نفس کارگران هفت‌تپه بی‌تأثیر دانست. مضافاً آنکه واضح بودکه تاکتیک کارفرما آنست تا با پرداخت قطره‌چکانی دستمزدها (یعنی فقط معوقات و نه سایر مطالبات) در هر اعتصاب، قدرت اعتصاب‌کنندگان را به تدریج (یعنی با بی‌نتیجه‌گذاشتن پنج اعتصاب پیاپی) به استهلاک بکشاند. و پس از اولین وقت تنفس، هر امتیازی در دوران اعتصاب داده، پس بگیرد. کما اینکه با بازگشت افشار (قائم‌مقام سابق) گواه چنین چیزی بود.

🔻اسدبیگی مدیرعامل هفت‌تپه، از اعتصاب بهمن‌ماه تاکنون جرأت نکرده پایش را درون کارخانه بگذارد. به‌قول کارگران یا در راه دبی یا با با جاخوش‌کردن در پایتخت، فرمان بهره‌کشی و سرکوب را صادر می‌کند. دفتر مرکزی هفت‌تپه که واقع در پاسداران یکی از لوکس‌ترین مناطق تهران است، محل سرکیسه‌کردن همین دستمزدهای معوقه و نشست و برخاست با شرکای سرمایه‌دار اسدبیگی است. برجی که کم به قصر نمی‌ماند و معلوم است هزینه‌های میلیاردی‌‎‌اش از گردۀ چه کسانی قرار  است تأمین ‌شود.

رفقای کمیته عمل سازمانده کارگری، با دست زدن به یک ابتکار عمل، فریاد اینک خاموش‌شدۀ علی نقدی که همان فریاد هزاران کارگر اعتصاب‌کنندۀ هفت‌تپه است را بر دیوارهای این برج لوکس حک کردند:

پرونده‌سازی برای کارگران موقوف! نه به مدیریت مافیایی هفت‌تپه! زنده باد مدیریت کارگری هفت‌تپه! و ….

ما  قویاً معتقدیم زمانی که سرمایه‌داران سخت مشغول سرکوب کارگران‌اند، تک‌تک نیروهای چپ و مترقی (در هر جای دنیا که باشند) می‌توانند انبوهی از اقدامات عملی را برای فشار گذاشتن بر سرمایه‌داران و حمایت عملی از کارگران انجام دهند. مثلاً بجای مرثیه‌سرایی برای علی نقدی، به‌جای هشتگ زدن در فضاهای مجازی، می‌توان با طرح حملات تنظیم‌شده دستگاه‌های فکس آنان را با ارسال انبوه شعارهای خودِ کارگران از کار انداخت، یا با ارسال ایمیل‌های انبوه اعتراضی، زنگ به شماره‌ تلفن‌های شرکتی و بازخواست‌شان، فعالیت تجاری‌شان را مختل کرد. همچنین اکسیون راه انداختن در خارج، یا راه‌اندازی کمپین‌های افشاگری در داخل کشور همگی بخشی از این اقدامات حمایتی عملی است. خلاصه می‌توان و باید در عمل به‌گونه‌ای هم‌پای کارگران بود تا سوسیالیست‌ها را همیشه بهترین و معتمدترین حامیان و متحدان خود بدانند.

کمیته عمل سازمانده کارگری- ۱۰ اسفند ۹۶

2 دیدگاه

بیان دیدگاه